مبانی نظری و پیشینه پژوهش با موضوع کیفیت زندگی
قیمت فایل فقط 35,100 تومان
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
كیفیت زندگی[1]
تاریخچه
علاقهمندی به بررسی عوامل موثر بر خشنودی و رفاه انسان پیشینهی طولانی در تاریخ زندگی بشر دارد. در واقع این كه چگونه باید و میتوان زیست تا بهترین منفعت را از زندگی كسب كرد شاید به قدمت قابلیت آدمی برای اندیشه در مورد آینده و عبرت گرفتن از گذشته باشد. با این حال اگر بخواهیم یك دوره تاریخی خاصی را به عنوان نقطه شروع مشخص سازیم باید ردپا و تاریخچه مفهوم كیفیت زندگی را ماند بسیاری از علوم به یونان باستان نسبت داد. ارسطو در 385 سال قبل از میلاد مسیح از رابطه بین كیفیت زندگی هنگام شادی و ارزشهای ذهنی افراد سخن میگوید. در عین حال به تفاوت مفهومی شادی در افراد مختلف پرداخته است و بیان داشته كه سلامتی كه باعث شادی در یك فرد بیمار میشود با ثروت كه فرد فقیری را شاد میكند یكسان نیست و بطور مشخص بیان داشته كه شادی نه تنها برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد بلكه برای یك فرد نیز در شرایط متفاوت معنی یكسانی نخواهد داشت (نجات،1387؛57) .اما در خصوص این كه چه كسی اولین بار بطور اخص به بررسی در اینباره پرداخته اختلاف نظر وجود دارد. به روایتی اولین اثر مهم درباره كیفیت زندگی از اگبرن[2] میباشد كه درباره حیات روستایی درباره ایالات متحده نوشته شده است ( نوغانی، 1387؛ 112). همچنین آوردهاند كه آرتورسیسیل پیكو[3] در اثر خویش بنام« اقتصاد رفاه» برای اولین بار به این مقوله پرداخته كه بیشتر به شاخصهای مادی كیفیت زندگی توجه داشته ولی در اواخر دهه 1950 با توجه به ابعاد غیر مادی آن مجدداً توسط گالبرایت[4] مطرح شده است(فرخی،1387؛5).
اما آنچه كه مشخص است آن است كه توجه به مقوله كیفیت زندگی محصول قرن بیستم است.كیفیت زندگی از جمله مسائلی است كه ابتدا باگسترش همه جانبه تكنولوژی و فرآیند صنعتی شدن در كشورهای غربی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت بعد از جنگ جهانی دوم، گسترش روزافزون فرایند صنعتی شدن كه خود را با تولید انبوه كالاها و خدمات متنوع در بعد كمی نشان میدهد مشكلات زیادی برای بشر به همراه آورد. زیرا علیرغم اینكه كالاها و فرآوردهها و تسهیلات زندگی مادی به وفور در جامعه تولید و فراهم شده بوداماجامعه انسانی ازلحاظ جنبههای بومشناختی وروانشناختی با مسائل فراوانی همچون آلودگی هوا، تخریب محیط زیست و به تبع آن فشارهای روحی و روانی روبه شد و شرایط زندگی بشر چندان مطلوب نبود لذا همینامر اندیشمندان را بر آن داشت تا به نقدوارزیابی هدفهای رشد و توسعه و توجه به مقوله كیفیت زندگی به عنوان راهحلی برای ارتقاء شرایط زندگی وبهبودكیفی انسان بپردازند چرا كه این عدم توجه سبب كاهش رضایتمندی از زندگی در بین شهروندان و در نتیجه تحلیل رفتن نیروی انسانی مولد و توانمندخواهد شدو پایین بودن سطح كیفیت زندگی یكی از عوامل كه در افزایش آسیبهای اجتماعی می باشد. از جمله واكنشها در مقابل پیامدهای رشد اقتصادی مبتنی بر صنعتگرایی خشن و تولید ناخالص انتشار گزارش هشدار دهنده باشگاه رم در سال 1972 است كه به پیامدهای تباهی منابع تجدیدناپذیر محیط زیست، پیامدهای منفی ناشی از رشد اقتصادی نظیر گسترش فقر، پیامدهای شهرنشینی، افزایش بیرویه جمعیت، بحران اقتصادی انتقاد شده است .در واقع توجه به مقوله كیفیت زندگی واكنشی بود علیه چیرگی شاخصهای اقتصادی و بازتابی از آگاهی بشر نسبت به محدودیتهای رشد و جنبههای تباهی آور صنعتی شدن كه بنیادیترین شكل این خودآگاهی ، بعد منابع طبیعی یا بعد محیط زیست انسان است.
« قهر وغلبهایی كه از سوی بشر بر طبیعت و محیط زیست اجتماعی او تحمیل میشود فرآیند بیماری و شری است كه وجدان بشر اینك بر ضدآن برانگیخته شده و مفهوم ناپرورده كیفیت زندگی بازتابی است فكری از این برانگیختگی واعتراض بشر»( نراقی، 1357؛13).
اهمیت توجه به مواهب طبیعی و عدم تخریب آنها و نقش آن در زندگی بشربه جایی رسیده بود كه ژیسكاردستین برای رسیدن به ریاست جمهوری فرانسه، از آن به عنوان یك مساله اساسی در برنامههای انتخاباتی یاد كرد و نام « وزارت حفظ محیط زیست» را به « وزارت كیفیت زندگی» تغییر داد.( همان ؛5) توجه به طبیعت یكی از جنبههای مهم كیفیت زندگی است ولی صرفاً شامل توجه به اكوسیستم نمیشود بلكه حراست از وجود انسان و شرایط زندگی وی نیز باید مدنظر قرار بگیرد.به همین روی بازنگری در برنامههای توسعه كه تا آن زمان رسیدن به رشد اقتصادی به عنوان هدف توسعه تصور میشد امر ضروری به نظر میرسید چرا كه جریان رشد و توسعه اقتصادی بخودی خود به رفاه اجتماعی و زندگی بهتر برای اقشار جامعه نمیانجامد و نباید آنرا به عنوان هدف غایی توسعه در نظر داشت شاخصهایی كه بهبود وضعیت اقتصادی را گزارش میدهند بیشتر زندگی اقتصادی را میسنجند در حالی كه احساس مردم از امكانات و دستاوردها وجهی ذهنی است كه شاخصهای متفاوتی را میطلبد(اشرف، 1380؛ 57). از سوی دیگر بین كیفیت زندگی و پیشرفت اقتصادی رابطهای خطی برقرار نیست. این دو مفهوم تا نقطهای، همسو و همجهت حركت میكند و آن نقطهای است كه حداقل شرایط مطلوب مادی برای زیست انسان فراهم شده باشد ولی از آن به بعد نمیتوان انتظار داشت كه تامین نیازهای اقتصادی به بهبود كیفیت زندگی كمك كند.- در صفحات بعد در خصوص انتقادات وارده بر شاخصهای مادی بویژه تولید ناخالص ملی، بطور مفصل بحث خواهد شد- به تدریج با توسعه دولتهای رفاهگستر و اجرای برنامههای رفاهی و نقش بیشتر مردم در حیات اجتماعی و سیاسی، بهبود شرایط و كیفیت زندگی در اولویت قرار گرفت و از این زمان به بعد رشد وتوسعه اقتصادی نه بعنوان هدف نهایی توسعه بلكه بعنوان ابزاراساسی برای هدف اساسی جامعه كه همان رفاه اجتماعی و اعتلای كیفیت زندگی است پذیرفته شد ،توسعه پایدار و كیفیت زندگی دو روی سكهاند، برنامهریزی همهجانبه در زمینه توسعه در جهت بهبود كیفیت زندگی است. گزارش برنامه توسعه انسانی سازمان ملل نیز در سال 1994، رشد اقتصادی را به عنوان یك وسیله تلقی میكند و هدف را توسعه انسانی پایدار میداند یعنی توسعهای كه طرفدار مردم و در جهت برطرف كردن نیاز مردم باشد (معمار زاده، 1374؛6).
[1]-Quality of life
[2]-Ogburn
[3]-A.C.pigou
[4]-J.K.Galbraith
قیمت فایل فقط 35,100 تومان
برچسب ها : مبانی نظری , پیشینه پژوهش , موضوع کیفیت زندگی